استراتژی تبلیغات چیست؛ معرفی ۶ استراتژی مهم تبلیغاتی در تجارتهای کوچک
تا به حال اندیشیدهاید که چرا در دنیای انبوه تبلیغات، برخی موفق میشوند و برخی با شکست مواجه میشوند؟ چرا تبلیغات بعضی از کسب و کارها بیشتر از بعضی دیگر دیده میشود؟ پاسخ این سوالات در مفهومی به نام استراتژی تبلیغات نهفته است. حال اینکه استراتژی تبلیغات دقیقا چیست و به چه کار میآید، موضوعی است که در این مقاله بررسی شده است. همچنین شما میتوانید در اینجا با ۶ استراتژی تبلیغات آشنا شوید
استراتژی تبلیغات برنامهای است که برای قانع کردن مشتری به خرید کالا یا خدمات به کار میرود. عناصر اصلی این برنامه موارد زیر هستند:
۱٫ خود محصول و مزایای آن
۲٫ مشتریان و خصوصیات آنها
۳٫ مسیرهای جایگزین برای آگاه کردن مشتریان از محصول
۴٫ بهینهسازی انتخاب مشتریان با توجه به بودجه
تمامی اینها بدین معنی است که هدف باید روشن باشد، محیط باید به خوبی شناخته شود، ابزار لازم باید بهطور مناسب دستهبندی شوند و تصمیمات باید بر مبنای منابع در دسترس اتخاذ شوند. ارزیابی مؤثر محصول، تعریف از بازار، تحلیل رسانه و بودجهی مناسب، همگی دست به دست هم میدهند تا بهترین برنامهی ممکن را داشته باشیم. البته این برنامه هیچوقت خالی از عیب نخواهد بود چون منابع همیشه محدود هستند.
توسعهی استراتژی
بیانهی جایگاه
استراتژیهای رسمی تبلیغات، بر مبنای «بیانیهی جایگاه» هستند. بیانیهی جایگاه، واژهای تخصصی در حوزهی بازاریابی و تبلیغات است و به این معناست که محصول شرکت در کجا قرار دارد، چه تفاوتی با کالا و خدمات رقیبان دارد و چگونه در اختیار مشتری قرار میگیرد.
مفهومی را که در بیانیهی جایگاه نهفته است، مفهوم محصول مینامیم. مفهوم محصول، ارزشهایی که کالا یا خدمات ارائه میدهد و چارچوبی که در آن، جا میگیرد را معرفی میکند. بنابراین مفهوم محصول برای چاقوی شکار، با دمپایی روفرشیِ ابریشمیِ صورتی که در تاریکی برق میزند، خیلی فرق میکند! مفهوم محصول، انتخاب متن، تصویر و پیامی را که باید در تبلیغات از آنها استفاده شود، مشخص میکند. تعریفی از مشتریِ هدف و دلیل انتخاب و خرید کالا نیز باید به طور نهفته در بیانیهی جایگاه وجود داشته باشد.
مشتری هدف
مشتری هدف، ترکیبی گیجکننده از افراد زیادی است. در مرحلهی اول شامل فردی است که در نهایت محصول ما را میخرد. بعد از آن، شامل افرادی میشود که در شرایط خاصی، تصمیم میگیرند که چه محصولی باید خریداری شود (اما خودشان آن را نمیخرند). و در آخر، شامل کسانی است که بر خرید محصول تأثیر میگذارند (بچهها، همسر و دوستان). در حقیقت، صاحبان مشاغل کوچک که به مشتریان خود نزدیک هستند، احتمالا میدانند دقیقا چطور آژانس تبلیغاتی را در مورد مشتری هدف راهنمایی کنند.
رسانهی ارتباطی
بعد از اینکه محصول، محیط مربوط به آن و مشتریِ هدف مشخص شدند، مسیرهایی که میتوان به مشتری دسترسی داشت (یعنی رسانههای ارتباطی) باید ارزیابی شوند. ۵ کانال اصلی در اختیار صاحبان مشاغل قرار دارند:
• چاپی: روزنامهها (روزانه یا هفتگی) یا مجلات
• شنیداری: رادیوی FM و AM
• ویدئویی: ویدئوهای تبلیغاتی، فروش تلویزیونی
• شبکهی جهانی اینترنت
• ایمیل مستقیم
• تبلیغات محیطی: بیلبورد، تبلیغات بر روی وسایل حمل و نقل عمومی (تاکسی و اتوبوس)
هر کدام از این کانالها مزایا و معایب و الگوهای قیمت مخصوص به خود را دارند. بنابراین مرحلهای مهم در استراتژی تبلیغات، توجه به این نکته بسیار مهم است: چطور با توجه به بودجهای که در اختیار داریم بهترین ابزار را انتخاب کنیم تا مناسبترین پیام را به بیشترین تعداد مشتریان برسانیم.
اجرا
کمپین تبلیغات با استراتژی تفاوت دارد. کمپین مجموعهای از برنامههای مستقل و هماهنگ است؛ اما استراتژی نحوهی اجرا را مشخص میکند. حضور تبلیغات در همه جا و به صورت مداوم در درجهی اول اهمیت قرار دارد. تمامی جنبههای کمپین از جمله متن، تصاویر و موسیقی باید بازتابی از استراتژی تبلیغاتی باشند. این مخصوصا زمانی که از چند کانال مختلف، مثل تلویزیون، انتشارات، ایمیل و غیره استفاده میکنید مفید است. برای رسیدن به بیشترین انسجام لازم، خیلی از مبلغان حرفهای از مفاهیمی استفاده میکنند که به صورت تصویر، شعار تبلیغاتی و یا ترکیبی از چند روش است.
با اینحال، صاحبان مشاغل کوچک باید به کمپین تبلیغاتی خود با دیدی واقعگرایانه نگاه کنند. البته، معمولا آنها دنبال راهحلهای مؤثر و کمهزینه میگردند، اما در حالت عادی بعید است که بشود به طور همزمان از کانال تبلیغاتیای استفاده کرد که هم مؤثر و هم ارزان باشد.
به همین دلیل است که مشخص کردن بودجهای مناسب برای تبلیغات از اهمیت زیادی برخوردار است. نمیشود پولی را که از قسمتهای دیگر اضافه آمده برای تبلیغات هزینه کرد. با تخصیص دادن پول کافی و استفاده از مناسبترین کانال، میتوانید به نتیجهای که انتظار دارید برسید؛ یا حداقل وضعیت حاضر را بهبود ببخشید. از آنجا که هزینهی ثابتی در ماه به این کار اختصاص میدهید، بهتر است بازدهی تبلیغات خود را ارزیابی کنید.
حرف آخر
تبلیغات چیزی نیست که آن را اجرا کنید و سپس فراموشش کنید. باید نگاهی راهبردی به آن داشته باشید و در زمان مناسب آن را به اجرا درآوردید.